سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نماز تقرب هر پرهیزگار است و حج جهاد هر ناتوان ، و براى هر چیز زکاتى است و زکاة تن روزه است ، و جهاد زن بودن شوى را به فرمان . [نهج البلاغه]
 

 

 

تطهیر با جاری قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم:

***

روش کلی ورود مرحوم صفایی به بحث:

روش ایشان بر اساس سوال است.اما مهم این  است که بیابیم ایشان سوالات را چگونه به دست می آورند.در این خصوص احتمالاتی به ذهن می رسد، که عبارتند از:

1.      گاهی به نظر می رسد که فی البدایه و ابتدای کار سوالاتی به ذهنشان می رسیده است. مثلا در مورد تسبیح معمولا سوالاتی به ذهن انسان می رسد تا بخواهد مفهوم را بهتر باز کند. (مثل مفهوم، زمینه، آثار)

2.      گاهی از مجموعه آیات وروایات و مقایسه آنها با هم مثلا در بحث تسبیح، گستردگی تسبیح می تواند سوالی باشد که بادیدن ایاتی  سوالاتی به ذهن خطور کند که گستردگی تسبیح تا کجاست؟ویا در بحث حمد، ابعاد و قلمرو حمد می تواند بعد از دیدن روایاتی باشدکه جنبه های مختلف حمد و یا قلمرو آن را مشخص می کنند.

3.      گاهی سوال از نظرات دیگران و مقایسه آن با بعد هدایتی قرآن و قانع نشدن ایشان است که سوالی مطرح می کنند که این نظر و برداشتی که دیگران کرده اند، موجب هدایت و راه انداختن من، یا انسان نمی شود. مثل بحث لغت تسبیح

4.      گاهی با این نگاه است که این واژه را در مجموعه نگاهشان به هستی و انسان در نظر می گیردندکه مثلا این تسبیح چگونه با این نگرشی که به انسان و هستی داریم کارآیی دارد.(البته شاید این عبارت اخری مورد قبلی باشد)

5.      واژه هایی که مرتبط است را بر اساس آیات ویا روایات پیدا می کنندو برایشان سوال پیش می آید که این دو مثلا شکرو حمدچه ارتباطی با هم دارد چرا مقدم و موخر آمده اند.

6.      خلاصه زمانی که آیات و روایات مرتبط را مثلا در مورد حمد کشف می کنند با همان نگاه سوالی که در روش تفسیر ایشان آشنا شدیم اما کمی رقیق تر با آنها برخورد می کنند و سوالاتی به ذهنشان می رسد که چرا با این تعابیر آمده چرا حالت تعلیلی آمده ذریعه الی مغفرته و .... و تحلیل می کنند؛ تا بتوانند به مقصود حکیم برسند.

***

روش مرحوم صفایی در خصوص بحث حمد:

تسبیح، در حمد تجلی می کرد.

1.      سوال پیش می آید که اگر حمد تجلی تسبیح است که شناختیم، حال خود حمد جلوه هایش چیست؟ برای پاسخ به این سوال باید مفهوم حمد باسوالات پیرامونش جواب یابد تا بتوانیم ارتباطش را با تسبح و جلوه ها خود حمد را توضیح بدهیم

2.      بعد احتمالات را بیان می کنند. کلمه، زبان، ستایش و این نگاه را سطحی می دانند و نیاز به عمق بیشتری احساس می کنند.

3.      جلوه ها را از آثار حمد که در روایات هست می خواهند کشف کنند.

4.      بر اساس نمونه ها احتمالات مطرح شده را نفی م یکنند و نگاهی عمیق تر به مساله بیان می کنند.

5.      ارتباط دادن احتمالی که خودشان تثبیت می کنند با تسبیح که در آیه هست.

6.      تفاوت تسبیح و حمد را اشاره ای می کنند که حمد فقط فعل از روی اختیار و آزادانه آدمی است.نه مثل تسبیح که همه موجودات داشتند

این چند مرحله روش ایشان است که به طور خلاصه و اجمال بیان می کنند و سپس به طور تفصیلی وارد بحث می شوند و بیاناتی دارند. به نظر می رسدکه روش ایشان در بحث حمد متفاوت با بحث تسبیح است زیرا در بحث تسبیح ابتدا فهرستی بیان می کنند و بر اساس همان بحث را آغار می کنند ولی در بحث حمد ایشان تمام بحثشان را تقریبا به طور اجمال بیان می کنند و سپس وارد به طور تفصیلی وارد بحث می شوند. و از روایات بیشتری برای روشن شدن بحثشان استفاده می کنند.

 که جای سوال دارد که علت استفاده بیشتر ایشان از روایت در این بحث چیست؟

خلاصه:سبک اینجا با تسبیح متفاوت است در تسبیح ابتدا دسته بندی کردند و سپس استنادات را گفتند ولی در اینجا اول کلیاتی بیان کردند سپس استنادات را گفتندو سپس دوباره دسته بندی مرتبی انجام دادند. و بحثی که پهن کرده بودند آرام آرام جمع می کنند و در انتها با ارتباط دادن حمد (با توضیحاتی که گفته بودند) به تسبیح، بحث را مرتبط به سوره می کنند و جمع می کنند.

***

حمد وسیله شکر است.

شکر را باز می کنندکه شکر جنسش جنس کار و عمل است نه لفظ و تلفظ[1]. شکر به کار گرفتن نعمت در راه خداست.

سپس نمونه هایی را بیان می کنند و از بیانات زیادی که در مورد حمد هست گلچین می کنند و انتخاب می کنند.و از هر کدام اینها بهرهایی در فهرستشان می برند. نمونه هایی که می آورند را می توان چنین دسته بندی کرد:

1.      واژه هایی که به حمد مرتبط می شود: شکر، نعمت، ....

2.      جایی که علت حمد را می گوید

3.      جایی که خداوند حمد را برای چه چیزی جعل کرده است

4.      جایی که صفتهایی برای حمدمی آید حمدا یملا ما خلقت ..

5.      جایی که حمد به چه چیزی ختم می شود و حلقه وصل چه چیزی است و به چه چیزهایی ربط پیدا م کند. الحمد لله الواصل بالنعم

6.      جایی که اگر این حمد صورت نگیرد چه اتفاقی می افتد لخرجوا من حدود الانسانیه الی حد البهیمه

7.      خصوصیات حمد با توصیفاتی که از آن می شود

یک جمع بندی کلی می کنند: خصوصیات حمد: مرز آدم و حیوان است. وسیله رضا و عفو و مرکب سیرو سلوک تا اعلی علیین و همراهی فرشته ها و شهداست. و اینکه حمدگامهایی است که برای رسیدن به عبودیت باید برداشت.

نتیجه اینکه: حمد گام و عمل است.

پس از این انتخاب روایات،آنها را  در دسته هایی مرتب می کنند یعنی تمام فهرستشان را بر اساس همین نقل روایات تنظیم می کنند.

1.      برخی ازروایات، مفهوم را مشخص می کند(اینجا از لغت نامی نمی برند بلکه بر اساس آثار و مفهومش را مشخص می کنند). حمد وسیله شکر و سپاس، وسیله طاعت و عبودیت، وسیله ادای حقوق است.

2.      برخی ابعاد حمد را

3.      برخی قلمرو حمد را

4.      برخی خصوصیات حمد

5.      برخی اثار را مشخص می کنند

دراین قسمت به جای شکلها که در فهرست تسبیح آورده بودند، ابعاد حمد را فهرست می کنند. شاید علتش این باشد که در تسبیح استعمالات مختلفی داشتیم و جای این سوال بودکه این استعمالات شکلهای مختلف تسبیح است که باید توضیح داده شود ولی در حمد آن تنوع تعابیر نبود.

***

در انتها مرحوم صفایی این سوال اصلی را پاسخ می دهندکه با صحبتهای که از تسبیح و حمد کردیم مشخص می شود که حمد چگونه وسیله تسبیح می شود.

بااین توضیح که: تسبیح از رضایت تو بر می خیزد و به طاعت(حمد وسیله طاعت بود.مفهوم) و شکر و رضوان او می رسد. ماموریم که پاکی را با عمل و زبان نشان دهیم(ابعاد حمد)

حمداست که جبران ذنب ها و خرابکاری هاست (اثر حمد: یبلغ ما اردت و میلا ما اردت)این حمد خلقت او را سرشار می کندو اثر ذنب ها را پاک می کند.



[1] الشکر مقابله با لاحسان





  • کلمات کلیدی :

  • ::: یکشنبه 94/3/10 ::: ساعت 12:15 عصر :::   توسط علی کاظمی 
    نظرات شما: نظر